معراجمعراج، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

معراج

سومین ماه زندگیت مبارک

سلام مامانی با گذراندن ماه دوم زندگیت وارد سومین ماه شدی داری کمکم بزرگ میشی ویکی از سختترین ماه زندگیت را گذروندی چون تو این ماه کولیک داشتی وبیداری های شبونه ودل درد های زیاد ولی بازم تموم شد بعضی بچه ها تا ٤ماهگی دارن ولی خوشبختانه تو جزو اونا نیستی مامانتم به سلامتی ٣تا امتحاناتشو به خوبی داده و چندتا دیگه داره.... باباییم هر روز بیشتر از دیروز سراغتو میگیره وبیقرارته.... مامانی خیلی دوست دارم هر روز شاهد بزرگ شدنت هستم وشروع غان و غون های خوشگلت که همه رو سرگرم کرده وهمیشه منو که میخوای میگی ما توگریه هاتم ما رو صدا میکنی و بابایی یکم حسودی کرد و یک ساعتی تلاش کرد که بگی با و تو هم که عاشق بابایی هستی گفتی با فدات بشم ...
28 خرداد 1391

مامانی امتحان داره

سلام عزیز مامانی اخ که چقدر دل تنگ وبلاگت بودم ولی خودت میدونی دارم از مشغله هایی که دارم دیوونه میشم وچقدر دلم برا روزهای ازادم که بشینم و وبلاگتو اپ کنم تنگ شده بود اخه مامانی فصل امتحاناتم هست و باید به شما معراج نازنینم هم برسم پس وقت ازادی ندارم انشالاه14تیر برمیگردم و برات از روزای زیبایی که در کنار هم هستیم مینویسم مامانی 2ماهگیت مبارک .روز پدر ومردای کوچولو هم مبارک قربونت برم که انقدر زود گذشت و داری برا خودت مردی میشی وخدا را شاکرم که طعم زیبای مادر شدن رو خیلی زود بهم چشاند وسپاسگذارم... من باعکس های زیبای معراجم برمیگردم واز خاله ها میخوام برام دعا کنند که پاس کنم امتحاناتم رو ... ...
18 خرداد 1391

بابایی اومد

سلام بچه ها بابایی معراج داره میاد وبعد از ٢٥روز دوری وندیدن نینی ناز جدایی به سر میرسه وبابایی از تهران برمیگرده نمیدونم وقتی بابایی معراج رو میبینه چیکار میکنه اخه اون خیلی کوچولو بود که بابا محمد رفت و الان بزرگ تر شده و تغییر کرده وبابایی هم دلش پر میکشه تا پسری رو ببینه خدایا سفرش رو بی خطر بگردان امین...  بچه ها منتظر عکس دیدار بابایی با معراج باشید
14 ارديبهشت 1391

تولدت مبارک

سلام یه خبر غیر منتظره برای شما دوستای معراج عزیزم اقا معراج به صورت خیلی عجولانه در تاریخ ٢٤/١٢/٩٠به دنیا اومد و همه را سوپرایز کرد. مشخصات نی نی ٢٦٥٠ گرم با قد ٥٠ در هفته ٣٦وبصورت سزارین به دنیا اومد و مامانش الان در دوران نقاهت سپری میکنه منتظر خبر های جدید و عکسهای معراج خوشگلم باشید امروز ١/١/٩١با پسر عزیزمون سال رو شروع کردیم و از خدای مهربون سپاسگزاریم. ...
14 ارديبهشت 1391

مامان و درس

سلام مامانی عزیزم من این ترم رو مرخصی نگرفتم ولی واحدهای کمتری رو برداشتم مامانی الان نوبت توئه که مامانی رو کمک کنی تابتونه این ترمش رو پاس بشه عزیزم من چند تا وظیفه دارم در قبال شما نی نی گلم 1باید به بهترین وجه غذای روح وجانت رو از روح وجان خودم به وسیله عصاره ای به نام شیر بهت بدم. 2بایدلباساوپوشکت رو مرتب عوض کنم وحمومت بدم تا یه موقع گلم اذیت نشه و سلامتی گلم به خطر نیافته 3باید قطرهA-Dروبهت بدم 4در صورت بیداری اقا معراج که به هیچ راه برو برگردی باید بغل باشه و یه موقع روی زمین یا روی تختش نخوابه که صدای جیغی بلند گوشت رو نوازش میکنه 5ودست اخر لالایی بخونی تا عزیزمون بخوابه 6بعد از رسیدگی به نظافت خونه ...
11 ارديبهشت 1391

معراج به جشن تولد رفت

معراجم امروز برای اولین بار به جشن تولد رفتی درسته که از سرو صدا اذیت شدی ولی مامانی امروز روزی بود که نازنین متولد شده بود وجشن ١سالگیش رو گرفتند مامانی پارسال سال ٩٠ نینی های زیادی به فامیل اضافه شدند (امیرحسین .نازنین.یوسف.مبین.کیان.معراج.امیرعلی)اینا نینی هایی هستند که به ترتیب از اردیبهشت تا اسفند ٩٠ به دنیا امدند.وامروز جشن نازنین بود درسته که بیشترشو خواب بودی ولی کلا خوش گذشت happy birthday nazanin ...
10 ارديبهشت 1391

معراجم و دوری بابایی

در روزهایی که با نبود بابایی سر میکنم بعضی اوقات احساس میکنم گریه هات بخاطر بابایی هست وبا زبون بی زبونی میگی دلت براش تنگ شده وبغض گلوی منو میگیره و اشکم سرازیر میشه اخه٢٠ روزه بابایی رفته ولی دیگه مامانی غصه نخور تو این هفته میاد اونم دلش برات پر میکشه ولی بخاطر کارش نمیتونه کاری بکنه انشالاه تصمیم داره یه کم که شمابزرگ شدی و مامانی تنها بتونه تر وخشکت کنه ما را ببره وتصمیمش جدی اگه اینجوری نشه من و بابایی دق میکنیم بسه دیگه ٣ساله که داریم دوری هم دیگه رو تحمل میکنیم دیگه با وجود معراج نازنین سخته و سختیش غیر قابل گفتنه به امید روزی که همه مامان وباباها ونینی های نازنینشون در کنار هم باشند ...
10 ارديبهشت 1391

داستان به دنیا اومدن معراج

شب بود بابایی هم طبق معمول تهران بود من هم با مامانم خونه خودمون خوابیده بودیم که من احساس کردم کمرم داره درد میگیره واز ترس اینکه بابایی نبود مدام میگفتم چیزی نیست ولی دردم بیشتر میشد به مامانم گفتم ومامانی هم نگران شد حالاساعت11.30شب 2تا زن تنها خدایا همیشه در مراحل سخت زندگی دستم رو به دستت میدادم الانم موقع توکلم به خدا بود خدایا کمکم کن تا صبح اتفاقی نیافته اخه الان که وقتش نیست خلاصه من که قلبم داشت می ایستاد.ساعت3خوابم برد .ساعت7بود که از خواب بیدار شدم مامانی گفت حالت خوبه من دیگه یه کم احساس دل درد داشتم که فورا زنگ زدم به دکترم که گفت فورا خودتو به بیمارستان برسون تا معاینه بشی تا ببینند درد زایمان یا نه...منم همون موقع زنگ زدم ب...
31 فروردين 1391

معراج یک ماهه شد

معراج من الان یک ماهه شد و برای خودش اقایی شده مامانی با چشم اشک بار برات مینویسم  تا یک ماه پیش پیشم نبودی و همش در انتظارت بودم میگفتم خدایا ایا معراجو میبینم یا نه خدایا اگه قراره تو زایمانم مشکلی پیش بیاد لا اقل بچم رو ببینم و بمیرم شاید حرف های خنده داری میزدم ولی خوب فکرهاییه که هر کسی قبل از یه عمل جراحی شاید بکنه ... و الان خدا را شاکرم که بدون هیچ خطری و سالم  در کنار هم هستیم... والان با اومدنش همه خانواده رو خوشحال کرده و همه دیگه معراج رو بیشتر از ما دوسش دارند ... الان دیگه معراج گریه میکنه و باید برم باید شیر بخوره تا اومدن دوباره... ...
26 فروردين 1391

مامان اتی اومد تا قصه اومدن معراج کوچولو رو بگه

سلام با عرض معذرت به دلیل مشکلات فنی هنوز نتونستم عکس معراجو بزارم برای دوستای گلش ولی به زودی زود ... خوب اقا معراج خیلی عجله ای با 15روز فاصله از تاریخ زایمان تشریف فرما شدند و زندگی ما را طراوتی بخشید... والان من25 روزه که به وبلاگش نیومدم تا براش بنویسم به نظر میاد روزای سختی رو گذروندم چون بدون هیچ تجربه ای باید نی نی رو ترو خشک میکردم  البته با کمک مامان گلم که در تمام روزهای زندگیم تکیه گاه محکمی برای دختر  کوچولوش که الان به اون هم بعد از گذروندن 9 ماه بهش نام مادر رو دادند ومن نمیدونم به شکلی تشکر کنم ازش ... یک هفته ای هست که بابایی معراج ما را تنها گذاشت و به تهران رفت البته خوب به سر کار رفت والان من و...
26 فروردين 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به معراج می باشد