معراجمعراج، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

معراج

دنیای من

سلام مامانی خوبی چیکار میکنی فدات شم میدونی دیروز تا حالا من وبابایی تو یه دنیای دیگه هستیم و من  فهمیدم که چقدر باباها وقتی میفهمن دارن بابا میشن  نگران مامان ها میشن اخه دیروز تا حالا 100بار بهم زنگ زده مامانم میگه بابایی خیال کرده بچه ای وجود داره که ما میبینیمش ولی اون نمیبینه اخه چون نیستش مامانی از خدا بخواه که این 9ماه رو بسلامتی طی کنیم .اخه من خیلی میترسم ولی میگن طبیعیه نمیدونم ....خدایا..... ...
17 مرداد 1390

هدیه الهی

سلام بچه ها .اولا وبلاگ منو نگاه کنید وببینید اول ماه رمضان از خدا هدیه خواستم وبرای همه خواستم . دوما:دیروز اومدم واز ناامیدی درمورد قطع پریم گفتم سوما :با وجود اینکه 6روز روزه گرفتم امروز دل و زدم به دریا و رفتم ازمایش خون البته با مامانم چون شوهر گرامی تهران هستند چهارما:من حالم بد شد فشارم افتاد و زود بر گشتم خونه مامان گلی موند تا جوابو بگیره .وقتی که زنگ زدم بهش گفت مبارکه مامان خانوم منم که دیگه زبونم بند اومده بود گفتم راست میگی ؟؟؟؟عزیزم نمیدونستم که این خبر خوب زندگیم رو بهترین عضو خانواده یعنی مادرم بهم بگه .خدا را شکر بچه ها من تو ماه رمضان 1390 خدا را حس کردم و برای همه ی مامانای منتظر دعا میکنم. ...
16 مرداد 1390

بدون عنوان

سلام عزیز مامان نمیدونی چه احساسی دارم چند روزه که پریم دیر شده همش دارم میگم الانه که دیگه پری بشم ولی ... همش به خودم امیدواری میدم که اگر پری شدم تو ذوقم نخوره اشکال نداره هرچی خدا صلاح بدونه ولی اگه نشم چی ؟؟؟؟ بابایی میخواد بیاد خوشحالم ولی نمیدونم چیکار کنم مامانی سحر فال حافظ گرفتم گفتش تو کارت عجله داری توکل به خدا کن وتردید نکن به زودی مرغ سعادت بر بام خانه شما مینشیند.
15 مرداد 1390

افطار

سلام مامانی امروز یه تصمیم هایی گرفتم .میدونی اصلا مامانت ٢١ سالشه برا چی انقدر عجله داره یعنی خیلی دیره ...ولی بابایی ٢٧ سالشه وعجله برا نی نی داره میگه دوست ندارم سنم بالا باشه که بچه دار بشم .خوب شمام که ناز داری منم تصمیم گرفتم که هروقت دوست داشتی بیای من دیگه عجله ندارم .اخه این چند وقته همه زندگیم رو این فکرا چرخیده  خسته شدم .نگی مامنت بداخلاق شده اگه بیای دوباره مهربون میشم.مامانی دیشب برا اومدنت نذر کردم و افطاری دوستام رو دعوت کردم.بهشون گفتم دعا کنید به ارزویم برسم اونوقت دوباره مهمون من میشید .
15 مرداد 1390

ماه رمضان

سلام فرارسیدن ماه مبارک رمضان رو به همه دوستای خودم تبریک میگم واز خداوند بهترین ماه رمضان رو براتون خواستارم.درسته که ماه مهمانی خداست وبه مهمانی هدیه میبرند ولی من برای همه ی مامانای منتظر مثل خودم از خداوند متعال هدیه ای درخواست میکنم که اومدن یه نی نی به زندگیمونه . اامیین ...
10 مرداد 1390

بدون عنوان

سلام مامانی چقدر دلتنگم اصلا نمیدونم چیکار کنم فقط وابسته شدم به این وبلاگت فکر میکنم این وبلاگ عطروبوی تو رو داره وهمش منتظرم که بیای وببینی همدم من تو روزای تنهایی این بوده.هیچکس از این وبلاگم خبر نداره فقط بابایی و دایی مجید میدونن... راستی مامانی دوستم حدیث جونم نی نی کوچولوش اومد تو دلش ١هفته ای هست فکر کنم اون زودتر نوبتش شده خوب براش ارزوی سلامتی و موفقیت میکنم .نمیدونم چه جوری ٥/٦ ماه منتظر بود نی نی بیاد الان که اومده میگه دلشوره دارم و این حس رو همه ی مادرا دارند انشالاه منم تجربه میکنم... ...
6 مرداد 1390

لباس

سلام عسل مامان خوبی ببخشید که من دیر اومدم من چند روزی رفتم اصفهان خونه عمه فاطمه خیلی خوش گذشت ولی این روزا من استرس دارم که ببینم شما تشریف فرمایی میکنید یا نه ؟؟؟ ولی در کل خوب بود . ما دیروز با مهسا و مامانش رفتیم هایپر خرید مامانی منم برا شما یه سری  لباسای خوشگل ومارک خریدم ببین من خیلی دوست دارم زود بیا وگرنه دیگه از لباس مارک خبری نیستا فدات بشم عزیزم مامانی دیروز وقتی خرید کردم به بابایی زنگ زدم و بهش گفتم ولی اون زیاد عکس العمل خوشحالی نشون نمیده ولی من میدونم که خیلی خوشحاله خوب به من فکر میکنه که اگه این دفعه هم خبری نشد من ناراحت نشم . ...
5 مرداد 1390

احساس

سلام عزیز مامان خوبی بابایی سلام میرسونه ومیبوستت نمیدونم چی بگم ولی صبر میکنم همچنان که نی نی خودم از بهشت بیاد پیشم میگم اصلا خود خدا میخواسته که ما بعد از 3سال زندگی مشترک بریم تو فکر بچه پس حتما یه حکمتی داره از ان روزی که احساس کردم به اختیار خودم نبود که رفتم به طرف دندونپزشکی.چک اپ.وبقیه کارها  حالا هم دیر نشده ولی من عجله دارم خدا بهم صبر بده تازه علاوه بر خودم بابایی هم درگیر کردم واونم منتظرته عزیزم ...
1 مرداد 1390

تولد بابایی

عزیزم تولدت مبارک البته ٢٢تیر بود ولی کنارم نبودی امشب میخوام برات جشن بگیرم یه عروسک بزرگ گرفتم برای بابایی انقدر خوشگله چیزای دیگه ای هم گرفتم ولی چون الان تو مود بچه ایم عروسک مهمتره لباس عروسکش یه جیب داره و منم از طرف خودم و نی نی نیامده ام یه نامه کوچولو نوشتم و گذاشتم داخلش الان براتون مینویسم چیه سلام بابایی تولدت مبارک من قول میدم زود بیام ولی وقتی اومدم هدیه تولدت رو ازت میگیرم باتشکر نی نی کوچولوی مامان   ...
30 تير 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به معراج می باشد